Posts Tagged ‘ تاریخ ’

شم پلیسی آقای پژوهشگر! (پاسخ به غیاث آبادی شماره۴۳)

آقای غیاث آبادی ادعایی نموده اند در نوشته ای به نام  رنجهای بشری شماره ی ۴۳  که به شرح زیر می باشد:

سیاست عنان‌گسیخته و لجام دریده‌ای که قصد دارد از کورش بزرگ امامزاده‌ای معصوم و مدرن بسازد و او را به سرای مقدسات نقدناپذیر سوق دهد، چند هدف را دنبال می‌کند: فریب افکار عمومی و پرورش سربازان آماده جان‌نثاری برای مقاصد جدید استعماری، عَلَم‌کردن مستمسکی جدید برای علاقمندان به پهلوان‌پنبه‌پرستی، برپای کردن دکان کورش‌پرستی و کورش‌فروشی، بی‌بها کردن و فراموشانیدن بزرگان و افتخارات راستین ایران‌زمین، نفرت‌پراکنی و گسترش تفرقه میان مردم و اقوام با ظاهرسازی‌های ملی‌گرایانه و ناسیونالیستی، توجیه حمله و تجاوز به کشورهای دیگر در صورت لزوم.

و اما پاسخ ایشان به شرح زیر می باشد :

جناب غیاث آبادی که خود را پژوهشگر تاریخ ایران می‌خوانید آیا علاقه به تاریخ و فرهنگ ایران و افتخار به نیای خود جز مضامین «پهلوان پرستی» و «کورش پرستی» و… به حساب می‌آید. آیا «چنگیز» که قرن‌ها پس از کورش به قدرت رسید و نیمی از جهان را به خاک و خون کشاند، در مغولستان مورد احترام نیست؟ آیا «اسکندر مقدونی» پهلوان رویایی شما که از یونان تا شبه قاره هند را مورد هجوم و تازش خود قرار داد مورد احترام و افتخار یونانیان (هرچند مقدونی بود) و جهان غرب نیست؟ چرا راه دور برویم؟ آیا عمر خطاب خلیفه دوم مسلمین که به تیغ مرام حجاز تمدن‌ها نابود کرد و آیین شبه جزیره حجاز را با شمشیر بر نیمی از جهان تحمیل کرد مورد احترام و ستایش بخش اعظمی از مسلمانان نیست!؟
در کجای تاریخ از کورش بزرگ پادشاه نام آور ایران باستان به بدی یاد شده؟ چرا مای ایرانی نباید به افتخارات و میراث ملی خود مفتخر باشیم و چرا باید انگ نژادپرستی و انسان پرستی را به گرده خود حس نماییم وقتی به گذشته باشکوه خود رجوع می کنیم ؟
جناب پژوهشگر باستان از «اختلاف قومی» و «نفرت پراکنی» یاد کردید و مسبب آنرا انسان‌هایی دانستید که به میهن خود عشق می‌ورزند!! آیا افتخار به تاریخ پرشکوه ایران مصداق نژادگرایی است و مسبب اختلافات قومی؟ کدام قوم جناب پژوهشگر!؟ کدام یک از افراد اقوام ایرانی به گذشته پرشکوه ایران مفتخر نیست؟ و مهم‌تر اینکه چرا باید کورش را به قومی خاص و یا تفکری خاص نسبت دهیم؟ کورش نه تنها متعلق و محدود به قومی خاص نیست که یکی از معدود بزرگان نام آور تاریخ تمدن بشر و افتخار جهانیان است. همانگونه که خود میدانید بزرگان و خردمندان غرب و شرق همواره به نیکی از او یاد کرده اند و ما و البته برخی از ما به هدی نامعلوم به او تاخته ایم.
از «مقاصد استعماری» نام بردید! فردی که به میهن و ملت خود مفتخر است بازیچه استعمار شده و یا آنکه افتخارات ملی ایران را نادیده می‌گیرد، به آن می‌تازد و آنرا محدود به قوم و مرامی خاص می‌نماید؟
جناب آقای پژوهشگر در آخر به شما پیشنهاد می‌نمایم که خود را سیاست مدار، جامعه‌شناس و روان‌شناس و از همه مهم‌تر خیال‌پردازی عنوان کنید که تنها پژوهش و تحقیق او تمسخر و توهین به ایرانیان و بی‌ارج نمودن تمدن و تاریخ پرشکوه ایران است

جناب پژوهشگر و سیاست‌های جهانی (پاسخ به غیاث آبادی شماره ۲۶)

آقای غیاث آبادی ادعایی نموده اند در نوشته ای به نام  رنجهای بشری شماره ی ۲۶ که به شرح زیر می باشد:

تاریخ و باستان‌شناسی آگاهانه، روشنگرانه و واقعگرایانه می‌تواند بنیادهای حکومت‌های توتالیتر را سست کند. به همین دلیل، بسیاری از حکومت‌ها یا بعضی از اپوزیسیون‌‌ها می‌کوشند تا شعارهای پوشالی و پهلوان‌پنبه سازی‌های عوام‌گرایانه را بجای باستان‌شناسی، تاریخ و فلسفه تاریخ بنشانند و آنها را بدل از اصل به خورد عوام محتاج به دستاویزهای تاریخی بدهند.

و اما پاسخ ایشان به شرح زیر می باشد :

با عرض سلام خدمت جناب آقای غیاث آبادی کار‌شناس تاریخ باستان و فعال سیاسی و اجتماعی… جناب آقای پزوهشگر این گفتار شما با رفتارتان تناقض بنیادین دارد، تاریخ ابزار مبارزه و اصلاح نیست بلکه از حقایق اثبات شده تشکیل شده است و وظیفه پزوهشگر بررسی و بازخوانی و جمعبندی آن است. البته مطالعه تاریخی اثری بنیادین بر بینش و عملکرد خواننده خواهد گذاشت اما شما هنگامی که آگاهانه و هدفمندانه به نقض حقایقی که در گذشته خود اثبات کرده بودید پرداختید، نشان دادید که تاریخ برای شما ابزاری برای پیشبرد اهداف شخصی است. شما به اصولی که هر دانشجویی ابتدایی تاریخ هم می‌داند به راحتی پشت کردید.
شما به مانند سیاستمدارانی که از آن‌ها گله مندید به تاریخ نگاه ابزاری دارید و شایسته عنوان پزوهشگر نیستید.